دلایل متعددی برای کار کردن بیان شده است، برخی از علل و عواملی که موجب «کار کردن» می­شوند، ‌می‌توان به شرح زیر برشمرد:

 

ـ از طریق کار کردن، انرژی انسان به مصرف می­رسد و تعادل جسمی و روانی حاصل می­گردد. اگر انسان از انرژی خود در جهت مناسب استفاده نکند، به اعمال خلاف و نادرست دست خواهد زد. بدین لحاظ بیکاری مایه و اساس همه مفاسد شمرده شده است.

 

ـ کار کردن نشانه­ای از بلوغ و احساس بزرگی کردن است. انسانی که کار می­ کند، استقلال مادی دارد و به دیگران وابسته نیست و می ­تواند آن گونه که می­خواهد زندگی کند. تا زمانی که فرد به انجام کاری مشغول نشود، نمی­تواند زندگی مستقلی را آغاز کند و استقلال جز در سایه کار کردن حاصل نمی­ شود (شیخ‌الاسلامی، ۱۳۸۱: ۲۳-۲۴).

 

ـ از طریق کار، فرد خود را جزئی از جامعه محسوب می­دارد، درعین‌حال خدمات یا کالایی را تولید می­ کند و نقش خود را در سازندگی جامعه به نحو احسن ایفا می­ کند.

 

ـ با کار کردن انسان از طریق مقایسه خود با دیگران به ارزشیابی توانایی­ ها و مهارت ­ها و نیز کشف محدودیت­های خود اقدام می­ نماید. بر اثر چنین مقایسه و ارزشیابی­ها فرد درصدد توسعه و گسترش مهارت­ های شغلی و حرفه­ای خود برمی­آید (جوادی، ۱۳۸۷: ۱۶).

 

ـ انسان از طریق کار کردن نقش معینی را بر عهده ‌می‌گیرد و خودش را جزئی از جامعه به حساب ‌می‌آورد. ارزش هر فرد در جامعه بستگی به شغلی دارد که عهده­دار آن است. حق بقای نام انسان پس از مرگ، نتیجه کارهایی است که در زمان حیات برای همنوعانش انجام داده است

 

ـ کار کردن وسیله مناسبی برای به مصرف رساندن انرژی بدن در راه مطلوب و نیل تعادل فیزیولوژیک محسوب می‌شود. انرژی حاصل از کاربرد مواد غذایی در بدن باید به مصرف برسد تا تعادل در ارگانیسم برقرار گردد. از طریق کار کردن، انرژی به مصرف می­رسد و بی­نظمی­های داخلی سیستم بدن کاهش می­یابد و حیات سلول­ها به درستی ادامه می­یابد (شفیع آبادی، ۱۳۸۷: ۱۳۷-۱۳۸).

 

۲-۱-۴٫ کار در بستر تاریخ

 

در فرهنگ­ها و تمدن­های متفاوت، کار به شیوه ­های گوناگون مطالعه شده است. در برخی تمدن­ها و فرهنگ­های کهن، کار یدی مذموم تلقی شده است. این طرز فکر حتی در تمدن یونان باستان رواج داشت و ارسطو فیلسوف آن زمان بردگی را قبول داشت و انسان برده را ابزار به شمار ‌می‌آورد. در تمدن­های یهود کار دستی تحقیر می­شده است. لذا کار برای یونانیان عهد باستان نفرین و لعنت به شمار می­رفت، برای یهودیان مانند جان کندن رنج­آور بود و مسیحیان باستان کار را به منزله­ عقوبتی می­دانستند که از جانب خداوند به دلیل گناهان برای آن‌ ها نازل شده است (رونق،۱۳۸۰: ۳).

 

در برخی فرهنگ‌های کهن هند، نظام کاستی تأیید می­شده است. در تمدن­های کهن زردشتی «گفتارنیک، پندار نیک و کردار نیک» از شعارهای مهم بوده و کار برای از میان بردن جانوران موذی و آفات نباتی و کشاورزی مورد تشویق بوده است (گرینت، ۱۳۸۲: ۱۸). در تمدن اسلامی با وجود قبول نظام برده­داری، کار دادوستد مورد احترام بوده و کاسب حبیب‌الله تعریف شده است.

 

در دوران قرون وسطی به تدریج نحوه نگرش به کار کمی تغییر کرد و کار دستی وسیله توبه و ندامت تلقی شد یا به شکلی اعتراف به گناه محسوب گردید و گناهکار با این عمل احساس راحتی می­نمود. پس از رنسانس و اشاعه اصول اخلاق پروتستان در کشورهای صنعتی، این تلقی تاریخی و قدیمی از کار به عنوان عقوبت و مجازات، به مفهوم و معنایی آرامش‌دهنده و تسکین‌بخش تبدیل شد که بر اساس آن کار عملی محترم است که به رسالت انسان در روی زمین به عنوان هدف غائی او بستگی دارد. کالواتیستها و پروتستان‌ها عقیده دارند کار موجب رضایت خداوند است و گروهی دیگر از مسیحیان معتقدند که در کار ارزش صیانت نهفته است (رونق، ۱۳۸۰: ۳).

 

در قرن شانزدهم، که انقلاب علمی صورت ‌می‌گیرد و علم جدید با ویژگی­های آزمایشگاهی تجربی و اثباتی به وسیله بیکن و دکارت و بعدها با کمک گالیله و نیوتن جا می ­افتد، مسئله کار شکل معقول­تری پیدا می­ کند. با پیدایش سوسیالیست‌ها ارزش کار بالا می­رود تا به مارکس می­رسد که او کار را منبع تولید ارزش می­داند و به طریق علمی به آن می‌نگرد و تحقیقات خود را بر آن متکی می­ کند.

 

مسیر تحول کار در جهان جالب به نظر می­رسد، با این وجود اکنون تفاوت میان کار یدی و کار فکری در عصر ما هنوز باقی است و امتیاز کار فکری بر کار یدی از بین نرفته است. به همین لحاظ دانش­آموختگان ما از کار یدی دوری می­جویند و به کار دفتری و پشت‌میزنشینی آمادگی و علاقمندی بیشتری نشان می­ دهند (فیوضات، ۱۳۸۳: ۱۱۷).

 

۲-۱-۵٫ اهمیت کار و تلاش در کلام امام علی (ع)

 

حضرت علی (ع) در دوران حیات خود، به کار و فعالیت توجه داشتند و ‌به این امر بسیار اهمیت می­دادند، برخی از سخنان حضرت در این زمینه ذیلاً بررسی می­ شود.

 

در روایتی از امام علی (ع) آمده است که: «قالَ امیرالمؤمنین لِلحَسَن (ع) لاتَلُم اِنساناً یَطلُبُ قُوتَه فَمَن عَدِمَ قُوَتَهُ کَثُرَ خَطایاه» (مجلسی، ۱۴۰۴: ج ۶۹/ ۴۷)؛ امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: کسی را که به دنبال روزی می­رود، سرزنش نکن، زیرا کسی که تلاش نکند و مایحتاج خود را به دست نیاورد، گناهان او زیاد خواهد شد.

 

در این روایت، حضرت ضمن بیان این مطلب که کسانی که دنبال کار و فعالیت جهت تأمین هزینه زندگی می­روند نه تنها مورد نکوهش و سرزنش نیستند، بلکه مورد تشویق و تقدیرند.

 

در روایت ذیل حضرت علی (ع) به طلب روزی از طریق پسندیده و صحیح امر نموده است: «قالَ علیُ لِکُلِّ رزقٍ سَبَبُ فَاَجمِلُوا فی الطَّلَبِ» (تیتمی­آمدی،۱۳۶۶: ۵۷۹)؛ روزی­ها دارای وسیله و سببی هستند، ‌بنابرین‏، در به دست آوردن روزی، به روش خوب و پسندیده عمل کنید و نیکویی را به کار برید. در این روایت، حضرت ضمن امر به به دست آوردن روزی، جامعه را امر به پیگیری و طلب روزی از راه صحیح و درست دعوت نموده است.

 

در روایت دیگر، امیرالمؤمنین علی (ع) می­فرماید: «إنَّکُم إلی إعرابِ الاَعمالِ اَحوَجُ مِنکُم اِلی نِهایَتِکُم» (تیتمی­آمدی، ۱۳۶۶: ج ۱، ۲۶۲)، بی­گمان شما به آشکار ساختن اعمال نیازمندترید تا به آشکار ساختن گفته­ها (یا شما به انجامِ درست و صحیح کارها نیازمندترید تا درست و فصیح ادا کردن سخنان)

 

همچنین آمده است که حضرت علی (ع) فرمودند: «العَمَلُ شعارُ المومِنِ» (همان، ج ۲/ ۱۰۳۹)؛ عمل و کار معرف انسان مؤمن است. کار و عمل انسان مُعرف اوست، لذا امام علی (ع) در این بیان آن را به عنوان شعار و معرف انسان مؤمن بیان می­دارد، زیرا انسان به وسیله­ کار و تلاش خود در جامعه شناخته می­ شود.

 

در یکی از آموزه­های حکیمانه امیرالمؤمنین علی (ع) چنین آمده است: «… وَ بِالعَمَلِ فِی النِّشاطِ وَ الکَسَلِ …» (محمودی، ج ۱/ ۶۶)؛ بر شما باد به کار و تلاش چه در حال نشاط و چه در حال کسالت و بی­حوصلگی.

 

سخن فوق بیانگر این مطلب است که حضرت در تمامی موقعیت­ها حتی اگر انسان کسل و بی‌حوصله هم باشد نباید بی­کار بماند و متناسب با آن موقعیت، باید به کار مشغول شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...